جهاد تبیین فراتر از سخنوری است؛ نبردی است برای آشکار کردن حقیقت در برابر امواج فریب. آیتالله عابدینی با استناد به آیات قرآن کریم، اصول روایتگری الهی را تشریح کرده و راهکارهای عملی مقابله با جنگ شناختی دشمن را بیان میکنند. ایشان با تحلیل داستانهای قرآنی همچون تقابل حضرت موسی (ع) با ساحران و وقایع صدر اسلام، بر اهمیت تبیین عملی، مدیریت هیجانات اجتماعی و تفاوت محاسبات مادی با نصرت الهی تأکید دارند.
بنیانهای قرآنی تبیین و تقابل با روایتهای شیطانی
آیتالله عابدینی در آغاز سخنان خود بر لزوم شکلگیری یک عهد جمعی برای ایجاد اقیانوسی مواج از روشنگری تأکید کردند. ایشان بیان داشتند که نگاه ما در تبیین باید بر اساس قرآن استوار باشد؛ زیرا هرچه روش و استناد ما قرآنیتر باشد، روایتگری ما نافذتر، زیباترین و ماندگارتر خواهد بود.
ایشان اساس تبیین را «روایتگری صحیح صحنه» دانستند؛ به گونهای که صدق و حقیقت باقی بماند. این رویکرد در مقابل «روایت شیطانی» قرار دارد که بر پایه وهم، دروغ و زینتدادن باطل بنا شده است. خداوند کار شیطان را تبیین اغواگرانه و تسویل (زیباسازی زشتیها) معرفی میکند.
تقابل حقیقت با جادو؛ درسهایی از داستان حضرت موسی (ع)
آیتالله عابدینی با اشاره به داستان ساحران فرعون در سوره اعراف، به تحلیل ماهیت جنگ نرم پرداختند. ایشان گفتند وقتی ساحران به موسی (ع) پیشنهاد آغاز کار را دادند، حضرت فرمود: «شما بیندازید». این نکته حاکی از آن است که تبیین تنها با حرف نیست، بلکه با عمل بسیار رساتر است. ساحران با سحر خود در چشمان مردم (أعین الناس) تصرف کردند تا قوه خیال و وهم آنان را مشغول کرده و از تفکر بازدارند.
ایشان افزودند: خداوند به موسی (ع) وحی کرد که عصایش را بیندازد و قرآن میفرماید عصا «افک» (دروغ و بافتههای) آنان را بلعید، نه لزوماً ریسمانهایشان را. کار موسی (ع) باز کردن چشم مردم و رسوا کردن چشمبندی دشمن بود. بنابراین در جهاد تبیین، دو رکن اساسی وجود دارد:
-
ابطال باطل (خنثیسازی روایت دشمن)
-
احقاق حق (استقرار حقیقت)
همانطور که در زیارتها میخوانیم «محقق لما حققتم و مبطل لما ابطلتم»، این دو باید همراه هم باشند. هدف موسی (ع) تنها حذف فیزیکی فرعون نبود، بلکه هدف اصلی، به زمین زدن دستگاه فکری فرعونی و شکستن ابهت پوشالی (صاغر شدن) دشمن بود.
مدیریت هیجانات کاذب؛ شرط شنیده شدن پیام حق
آیتالله عابدینی با ذکر مثالی از جنگ احد، به موضوع روانشناسی تبلیغ اشاره کردند. ایشان بیان کردند زمانی که هیجان (مانند ترس فرار) بر انسان غلبه کند، ذهن چنان مشغول میشود که حتی صدای پیامبر (ص) را نیز نمیشنود. در فتنههای اجتماعی نیز هیجانات کاذب باعث کر شدن گوشها میشود.
ایشان توضیح دادند که خداوند در جنگ احد برای خارج کردن سپاهیان از اوج هیجان، خوابی سبک (أمَنةً نُعاساً) بر آنان چیره کرد که مانند یک «سرعتگیر» عمل نمود. در فرآیند تبیین نیز گاهی لازم است سرعتگیرهایی ایجاد شود تا مخاطب از هیجان خارج شده و آمادگی شنیدن پیدا کند؛ چرا که در اوج هیجان، بلیغترین سخنان نیز شنیده نمیشوند.
تفاوت محاسبات مادی و روایت الهی در میدان نبرد
آیتالله عابدینی در ادامه به تفاوت دو نوع روایت در جهاد تبیین پرداختند:
-
روایت زمینی: این روایت بر اساس محاسبات مادی، امکانات محسوس و آمار (مانند تعداد موشک یا کشتهها) است.
-
روایت الهی: در این نگاه، صحنه با معیارهای معنوی سنجیده میشود.
ایشان مثالی از واقعه عاشورا زدند؛ طبق روایت زمینی، شهادت ۷۲ نفر و اسارت خانوادهها به معنای شکست است، اما در روایت الهی، تفکر یزیدی شکست خورد و پیروزی حقیقی از آنِ امام حسین (ع) شد. همچنین در جنگ بدر، ۳۱۳ نفر با امکانات اندک بر لشکری مجهز پیروز شدند.
ایشان با استناد به آیه «کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي» تأکید کردند که غلبه پیامبران وعدهای قطعی است، حتی اگر در ظاهرِ مادی شهید شوند. پذیرش این نگاه، ارزیابی ما را از نتایج جهاد تبیین تغییر میدهد.
تبیین عملی؛ نفوذ کلام در سایه خدمت و رفتار
آیتالله عابدینی بر این نکته کلیدی تأکید ورزیدند که تبیین باید در متن ارتباط و عمل باشد، نه صرفاً در گفتار. ایشان به کلام پیامبر (ص) اشاره کردند که فرمود: «با غیر زبانهایتان مردم را دعوت کنید».
ایشان نمونههای قرآنی متعددی را برای تبیین عملی برشمردند:
-
نوح (ع): استفاده از کارگران غیرمؤمن در ساخت کشتی برای ایجاد انس و زمینه نجات.
-
یوسف (ع): مدیریت قحطی و خدمت به مردم که منجر به موحد شدن آنان شد.
-
عیسی (ع): زندگی با حواریون و شستن پای آنان برای آموزش درس تواضع و خاکساری.
ایشان متذکر شدند که اگر سبک زندگی ما با شعارهایمان در تضاد باشد (مثلاً استفاده از کالای دشمن در عین شعار دشمنستیزی)، تبیین کلامی بیاثر خواهد بود. سخن خطا با شنیدن اصلاح نمیشود، بلکه باید رفتار و عملی صحیح در مقابل آن تعریف گردد.
قدرت روح جمعی و عهد مشترک در مسیر روشنگری
در بخش پایانی، آیتالله عابدینی بر اهمیت کار تشکیلاتی و «روح جمعی» تأکید کردند. ایشان بیان داشتند که حضور پررنگ مؤمنان، حتی اگر اندک باشند، میتواند فضای کلی جامعه را تغییر دهد. طبق وعده قرآن، بیست نفر صابر و منسجم میتوانند بر دویست نفر غلبه کنند.
ایشان در خاتمه ابراز امیدواری کردند که با ایجاد پیوند قلبی میان مؤمنین و باور به روایت الهی، بتوانیم بر امواج فتنههای دشمن فائق آییم و یقین داشته باشیم که دست خدا در کار است.






دیدگاهتان را بنویسید